جيگرمجيگرم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره
قلوه هاقلوه ها، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
قلبمقلبم، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

گل دخترا

بدون عنوان

1392/1/31 15:57
نویسنده : مامان
101 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل دخترا.

چند وقته حسابى درگيرم.

درگير يه دو راهى.

درگير دلم و... دلم

چون در هر صورت دلم هردو راه رو مى خواد.

بزاريد از اول بگم:        چند سال پيش كه فقطخودم بودم وبابايى مى خواستيم براى ماه عسلمون بريم سفر حج كه قسمت نشد. بعد از چند سال كه خدا دختر جيگر رو بهمون داد با فكر اينكه بزرگتر بشه واز آب وگل در بياد ثبت نام كرديم,اما تا جيگرم داشت بزرگ ميشد مامان دوباره باردار شد وكمى بعد دوباره....حالا من وبابا مونديم با سفرى كه عاشقانه انتظارش رو كشيديم تا وقت رفتن بشود ولى حالا داره از دستمون ميره چون ديگه بهمون گفتن اگه نميريد بايد بياييد پولتون رو پس بگيريد و فرصت رو به بقيه بديد. نمى دانيم،با شما سفر كردن كه سختِ اونم سفر زيارتى،بدون شما رفتن هم برايم غير ممكنِ،دلم رضايت نميده تنهايتان بگذارم. چه كار كنم نمى دانم. همه ميگن اين يه امتحان تا ما بين دين و دنيا يكى رو انتخاب كنيم،امامن موافق اين حرفا نيستم،چون شما هم دينم رو كامل كرديد هم دنيامو. نميتونم انتخاب كنم. آخه شما گل ها رو كجا بزارم و برم ،شايد قسمت من حالا نيست،شايد من هنوز حال معنويش رو ندارم و شما بهانه اى شديد تا اين سفر به تاخير بيفتد تا ما كامل تر شويم.

اما خدايا خودت از دل من خبر دارى كه چطور پول ثبت نام سفر را جمع كريم و چطور شش ساله انتظار ميكشيم برا ديدن خانه ات. .....

                                                     

                                                                               دوستتون دارم بيش تر از پيش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان ترنم
1 اردیبهشت 92 13:21
سلام عزیزم. من تا حالا هر کسی رو که دیدم با بچه رفته سفر حج وقتی برگشتن گفتن اونجا بچه ها اصلا اذیت نکردن و خیلی هم همکاری می کردن. از جمله خواهر خودم و چند تا از همسفرهای مامان و بابام. هر چند یک کمی هم سختی داره مثل بغل گرفتن بچه ها زمان سعی بین صفا و مروه و یا زمان طواف.ولی همون هم حالی داره. ایشاالله که هر چی قسمتتون باشه خیرباشه و خوشی.این هم وبلاگ دخترمه .بهمون سر بزنیدخوشحال میشیمhttp://tarannom-diaries.niniweblog.com/


سلام. ممنون از راهنمايتون. نمى دونم شايد من سخت ميگيرم.
بروى چشم ،مزاحمتون ميشيم.
مامان ترنم
1 اردیبهشت 92 13:31
با اجازتون لینکتون کردم.اشکالی نداره ؟


خواهش ميكنم. باعث افتخارمونِ
مامان سونیا
7 اردیبهشت 92 9:34
سلام عزیزم امروز برای اولین بار وبتون رو دیدم نمیدونم گل دختر هاتون چند سالشونه اما انقدر میدونم که خدا خودش همهجوره کمکتون میکنه و از دست ندید این سفر معنوی رو ادم از یک دقیقه بعدش هم خبر نداره که چی میخواد بشه به نظر من حتما برید و اگر رفتید التماس دعای بسیار فراوان دارم حتما دعا کنید برای ما


ممنون. شما دعا كنيد براى ما كه لياقت و سعادتش نصيبمون بشه...
مانی محیا
16 اردیبهشت 92 8:36
عزیزم اشکم درومد . رفتن به اونجا اصلا آسون نیست خدا قبلش یه خورده سربسرت میذاره. نمیدونی من چی کشیدم تا رفتم. چند روز پیاپی اشک ریختم تا کارم جور شد. پست خاطراتشو پیدا کردم برات میذارم.. اما وقتی بری ایشاله... نمیدونی چیه بهشت روی زمین...ایشاله سریع قسمتت بشه..

راست ميگى واقعاً. اون وقت كه شرايطش رو داشتيم نشد بريم،حالا هم كه بچه ها حسابى دست و پامو بستن
شايد همش مال بى لياقتيمون...
مانی محیا
16 اردیبهشت 92 8:48
http://marriam.niniweblog.com/post474.phpعزیزم حتما این پست رو بخون...


خوندمش مامانى. شما هم اشك ما رو در اوردى!!!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل دخترا می باشد